دختر اسکیزوفرنی

بچه ها میخوام یه رمان راجب دختری که بیماری داره اسکیزوفرنی یعنی یسری چیزهایی می بینه که وجود نداره االان تا پارت سه رو نوشتم
وقتی که کامل نوشتنش تو وبلاگ میزارمش
اسم دختر:میا
اسم پسرخاله :پیتر
اسم مادر:ایزابل
اسم خاله:امیلی
اسم شوهر خاله:دنیل
اسم مادر بزرگ :لینا
بوس خوشگلت😘
بای بای😍😘
دیشب با دختر داییم

نشستیم ناخونامون رو درست کردیم

چطوره؟
ببخشید بی کیفیته
مدرسه

بچه ها حالا بیریا میگن ندید بدید
ولیمدرسه رو خیلی دوست داشتم اما چون شناسنامه نبرده بودم قبول ا نکردن گفتم اول شناسنامه بزار بعد
کلا ۶ تا کلاس داشت همه کلاسش به اندازه و پشت سر هم یعنی بجز یه کلاس که توی حیات بود همیت ی کلاس ها توی یه خط بود توی کلاسا همه ی امکانات یجور بود یه تخته وایت برو داشت یه تخته هوشمند و صندلی های جدا
بعضی چوبی (رگ چوب و فلزش ابی)
لاکی(بعضی سبز و پایه هاش مشکی)
حیاتش پر گل و گیاه های جور وا جور و بود و نقاشی های دیوارش کمرنگ بود و اکسر صندلی ها جاهایی بود که سایه بود دست شویی پله میخورد میرفت پایین همه ی کلاس پنجره هاش سمت آفتاب بود
کتابخونه خودش کتاب درسی داشت و کلی موضوع های مختلف کتاب داشت و خیلی مرتب بود و اولین اتاق توی راه رو دفتر بود ولی دفتر هم اندازه کلاست بود
مدرسش خیلی حس خوبی داشت
راستی ولی لوازم تحریر دارم فردا عکسش رو می زارم همشون کیوتن
تخته وایت برد یا پوشه؟

آقا یسریامون دوست داریم کلی وسیله با خودمون ببریم مدرسه وسایل که نیاز داریم اومدم به دالتون برسم
برو ادامه
چالش

شماره بگید جواب میدم
جادوگری

به جون خودمقسم می خورم که اگه راست بود لایک کنم
عکس لباس های بازی مافیا

با وجود اینکه لایک نکردید بازم گذاشتم قدرم رو بدونید ببخشید بی کیفیت